سفرنامه_2

باید برای تعامل با ملت ها فکری کرد،بنده به سهم خود هنگامی که در یک مکان عمومی مشغول صرف دخانیات بودم به یک هوم لس 3 نخ سیگار تعارف کردم که خوشبختانه ایشان پذیرفتند.و بنده مکررا تاکید کردم که این سیگارها از جمهوری اسلامی آمده اند.نمی شود که با دیالکتیک فرافکنانه با این ملت محروم برخورد کرد،ظرفیتهای تفاضلی و هم افزونه ی مابین لایه های پنهان شور و شوق حق طلبی ملت ها لزوم به چالش کشیدن پیرایه های اذهان سیاسیون را به رخ می کشد.برخورد برادران نیروی انتظامی بیــــــب اصولا برخورد بسیار بد و خشنی است و بنده چندین بار در هتل برای مظلومیت این ملت اشک ریختم.یک بار به چشم خود دیدم که نیروی انتظامی بیـــب یک دزد را دستگیر و به او دستبند زد.کاش می مردم و آنروز را نمی دیدم.
در اینجا با زن مثل یک کالا برخورد می کنند و زنها از داشتن حق حجاب اجباری محرومند شاهد رواج فرهنگ برهنگی و نیز برهنگی فرهنگی در میان زنان بودیم.به حقانیت این سخن پی بردم که حجاب زینت زن است.به علت محروم بودن بانوان از این زینت اصولا در معابر و اماکن عمومی، مردان بانوان را حتی نگاه هم نمی کردند.
در محل برگزاری اجلاس واقعا به نحو شایسته ای از ما استقبال شد.و ما این را نه استقبال از خود که استقبال از ملت ایران می دیدیم.اتاقی مجزا را به ما اختصاص دادند ابدارچی شرکت برای ما آب معدنی و چایی و قهوه می آورد و یک اتاق مجزا برای نهار در نظر گرفته بود.با تاکسی می آمدیم و می رفتیم.در هتل برای ما اتاق یک نفره همراه با حمام و دستشویی مهیا کرده بودند.
فضای شهری شهر بیــــــــب به هیچ وجه فضایی ارزشی نبود.خیابانهای منظم،فروشگاههای شیک و رفاه بالای این کشور انسان را دلبسته مظاهر دنیوی کرده و از ساده زیستی دور می نمود.
نکته دیگری که جلب توجه می کرد پر بودن بازار این کشور از محصولات خارجی بود و بنده به هیچ عنوان جنس داخلی آنجا ندیدم .مارک های BIB,BIB,BIB(همه مارکای جهانی ساخت BIB) وغیره بازار این کشور را به تسخیر خود درآورده اند.
متاسفانه گروه اعزامی موفق به دیدن صحنه کارکردن کارگران شهرداری شهر بیــــب نشدند.و گرنه می توانستند تجربیات ارزنده ای را در مورد فرهنگ و ترانهاده های عناصر حیاتی جامعه بیــــب کسب نمایند.