web 2.0

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

بوذرجمهر

آورده اند.که بوذرجمهر در غزایی کسری را همراهی می کرد.چون هنگامه بالا گرفت بوذرجمهر را حاجتی پیش آمد پس به قضای آن رفت.و چون برگشت دید که کسری ظفر یافته.
ندیمان حکمت این عمل را از بوذرجمهر جویا شدند.
بگفتا:به خدا قسم که شرمم آمد که در محضر کسری شمشیر زنم و هل من مبارز گویم!
چون شرح این واقعه به کسری رسید ،خرسند گشت و وی را خلعتی نیکو داد و در کنار خویش نشانید.تا سالها بوذرحمهر در خفا چنین زمزمه کردی:
من به این تیزی و این اوشکول کسری
گر نشوم شاه واویلا واویلا

0 شطح الفحول::

ارسال یک نظر