web 2.0

۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

تجربه انسانی

آورده اند که کشتی ای خودبسنده در بندری پهلو بگرفتی و شراع درکشیدی و گروهی ملاح با پای چوبی و دست چنگکی به قصد منزل شیخ این هیول دریایی را ترک بگفتندی.در میدان اعظم ندا دادندی که مایان از فرقه ی استدلالیه باشیم و بیامدیم که با شیخ شما احتجاج نماییم.مردی از میان جمعیت پیش آمدی و بگفتی که شیخ از برای مباهله با ملاحان کشتی حضرت یوگی و یاران باوفایش به کوهی فراز شده است.و شما را نرسد که با این رجل چوبی تا آنجا شوید،سخنتان را بگویید ما با کفتر به شیخ رسانیم و جواب آوریم.لیک اجازت دهید در میانه ی آمد و شد کفتران،متاعی اگرتان هست معاملتی نیز نماییم.ناخدا بپذیرفتی.و سوال اول را بپرسیدی:
اصیل ترین تجربه انسانی از کجا آید؟آیا مر نه این است که از تجربه آید؟
مفتی شهر که در آنجا بود جواب دادی: خیر،از فتوح قلب به روشنگاه اشراق!
دگری فریاد برآورد: سه شنبه 17 اسپند فراموشتان نشود!
ناگهان یکی اشک آور بزدی و جمع پریشیده شدی.
و استدلالیان پای چوبین خویش را آتش زدندی از برای دفع آن غاز!
ناگهان ناخدای را مکاشفتی دست بدادی:

تجربه ی انسانی اصیل ناشی از پیش بینی مرگ خود و فهم کامل گذشته ی خویش است.

1 شطح الفحول::

نعیمه گفت...

به این می گویند یک استدلال درست و حسابی با پای چوبین

ارسال یک نظر