web 2.0

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه

اوباما VS اوساما

آورده اند که چون اوباما به ریپورتران بار عام بدادی و خبر از مرگ اوساما بدادی مریدان را مخافت رساندن خبر این ضایعه به شیخ در دل اوفتادی.پس چون به منزل شیخ فرود آمدندی(فرود آمدن اینجا یعنی داخل شدن از در!ربطی به برجهای دوقلو نداره)بدیدندی که شیخ دستار را کج گذاشته است و دوگانه ای همی به جای آورد.چون کار آن دوگانه را بساختی مریدان جملگی شیخ را سرسلامتی دادندی و فصلی مفصل من باب رشادت و شهامت اوساما بلغور کردندی.شیخ شیشکی بر آنان بربستی و بگفتی:
خدا به دور! مگر مرا ارادتی بودی به این لعین که چنین ذرت به سوی من پرت همی کنید؟
مریدان در شگفت شدندی زین سخن شیخ و مقادیر معتنابهی کف بر دهان آوردندی.پس شیخ بگفتی:
همانا که اوساما نه پدیده ای شرقی و متعلق به جهان قدیم که پدیده ای مدرن بودی و از دل همین دنیای غرب.که جلوه نمایشی امر واقعی را در زروق توهم مشاهده خود امر واقعی به خورد غربیان دادی.همانا که آنگاه که تخنولوجی غربیان به این غایت هیولاوشی و بی هماوردی رسیدی پس شرقیان را چاره ای نماندی به جز تبدیل جان خویش به ابزاری هیولاوش!
آنگاه که غربیان ناسوت گرا جنم را از دست بداندی و همه چیر را به سوی نسبی گرایی بردندی و خیر مطلق را به تمامی از صحنه به در انداختندی هیچ گزینه ای نماندی برای جانشینی این خیر مطلق الا شرمطلق!و اوساما قبول زحمت کردی و این جایگه را پربکردی پر کردنی!
ناگهان چون مریدان این را چون بشنودندی هلهله دادندی که شیخ از اباحی گری اعراض بکرده است و خیر والا را پذیرا شده است.پس شیخ به خشم آمدی و شیشکی بعدی را ببستی بر آنان.مریدان را سخت ..ه گیجه غالب شدی که پس مراد شیخ چه بود از خیر مطلق؟
شیخ را آبی به زیر پوست دویدی و بگفتی:
من را همیشه نبردی است با مخالفان اعدام.نه به آن نمط که مرا اعدام خوش آید یا تجویزش کنم.خیر! لیک این جماعت را طنین سخن به گونه ایست که گویا هیچ چیز را در زندگی ارجی نیست که مردن به خاطرش را بشاید!
پس مریدان بگفتندی آن شیشکی مر جدت را که سخت پریشان سخن گویی!

2 شطح الفحول::

نعیمه گفت...

یا شیخ
چیزهای زیادی هست در زندگی شایسته مردن
اما
چه کنیم که بعضی ها گند زده اند به این چیزها

ikarous dedalous گفت...

شنیدم از جدم که چون گند زدند به این امور هر آینه مگر به آه دل تطهیر شوند این امور

ارسال یک نظر