web 2.0

۱۳۹۰ شهریور ۳, پنجشنبه

انشاء

نشاء

موضوع آزاد

من موضوع آزاد را دوست دارم.همچنان که روز جمعه پدرم به ما میگوید که پدر سگها امروز آزاد هستید هر چقدر که میخواهید تا ساعت 8 صبح بخوابید.و بعد از ظهر هم آزادید که بخوابید و عرعر نکنید.در خانه ی ما آزادی کامل برقرار است و همه اعضای خانواده آزادند که اظهار نظر بکنند.به نظر من خانواده ی ما به خانواده ی آقای هاشمی کازرونی در این زمینه می گوید:

ریدی با این آزادیت.

یکبار خواستیم به خانه ی عمویم برویم و برادر بزرگم گفت نمی آیم و پدرم او را له کرد.و در جواب اعتراض مادرم گفت که:

بچه ی خودم است و آزاد هستم که هر جور میخواهم با او رفتار کنم

من فکر میکنم که پدرم آزادی را بد فهمیده است.چرا که هنگامی که رئیسش او را از کار اخراج کرد فحش میداد که فکر کرده خونه خودشه و آزاده هر جوری میخواد رفتار کنه.

من خوشحال میشوم که هیچکس در خانه خود آزاد نباشد.

این بود انشای من

2 شطح الفحول::

قصه گو گفت...

یا شیخنا
دلمان به اندک آزادی در بنده منزل خوش بود که آن هم در این انشا مورد کم لطفی قرار گرفت
پس ما چه خاکی بر سر کنیم؟

ikarous dedalous گفت...

من باب نوع خاک به آزمایشگاه مکانیک خاک مراجعه نمایید. در مورد دلخوشی نیز باشد که به همین مقدار که در منزل مورد ضرب و شتم قرار نمی گیرید بسنده نمایید

ارسال یک نظر