web 2.0

۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

وحدت وجود

در یکی شام مسین
سکوت شب را ناله یکی زن براشفت
درد بر پوست تب دارش جاری شد
و همگان میلادی را به انتظار نه!
به تشویش استاده بودند در آن نیمه شب
و آنک هبوط انسانی بر این خاک بی رمق....

و مردی
نه!
یک مرد و یک خیک و یک وهمی از باخویشی و
عظمت
غروری به بلندای دیوار مبال
و ستاره ای به ناگاه درخشید
و مبال فروریخت بر آن خیک
و آن مرد
.......

وهم وصال..وهم توحید!

0 شطح الفحول::

ارسال یک نظر