چند وقت پیش برای یه دوره آموزشی به خارج از کشور اعزام شدیم.روال اداریش این بود که یک گزارش از کلاس و کارگاه و یک شرح حال روزانه از قبیل اینکه کی وارد هتل شدیم کی بیدار شدیم و کی خوابیدیم رو پس از پایان سفر به شرکت تحویل بدیم.ما هم چون دیدیم هر چی بنویسیم باید بیب بیب باشه،تصمیم گرفتیم گزارش سفر رو به این شرح تقدیم هیئت مدیره کنیم.که رئیس مستقیم ما هم از ترس جونش خودش زحمت شرح شفاهی این سفر رو به عهده گرفت.
اینم از گزارش اولیه ما:
به جای کشور اصلی از بیـــــب استفاده کردم
هو الشافی
تردیدی نیست که راهیابی جان سنتی ایرانی به جهان مدرن ملزوماتی دارد.درک و لمس فاصله این فاصله از اهم این ملزومات است.
مولانا می گوید:
جان مشتاق اندوهگین من
به دو گونی برنج نیارزد در این دیر تن
بعد از استماع رهنمودهای داهیانه مدیر عامل محترم با گوشهایی بینا و چشمانی پذیرا عزم خود را جزم نمودیم برای مطالعه میدانی فرهنگ و جامعه بیـــــب .شعر:
همه تن چشم شدیم؛خیره به دنبال او گشتیم.
تیم تحقیقاتی ما در بدو ورود با ذهنی جستجوگر و پرسش گر در پی کشف دیسکورس اجتماعی بیـــــب بود.مرعوب فضا نشده و برای حفظ فاصله با این دیسکورس بلافاصله ایرانی بازی درآورده و در مسیر فرودگاه تا هتل تک تک مقررات لازمه را در حد توان مورد تعدی قرار دادیم.چیزی که در بدو ورود به چشم می خورد و نظر هر بیننده ی بابصری را جلب می کرد عدم امکان مصرف دخانیات به صورت آزادانه بود.
کار جزو ارکان جدایی ناپذیر فرهنگ بیـــــب است.به طوری که کمتر کسی وجود داشت که کار نکند.این نکته هنگامی خود را به رخ می کشد که قیاسی داشته باشیم با فرهنگ ایرانی که در آن احدی نیست که کاره ای نباشد.علی رغم قدرت تکنولوژیک این کشور متاسفانه این کشور دنباله روی فرهنگ غربی بوده و به همین علت از ناهنجاریهای متعدد اجتماعی در رنج است.زرق و برق دنیوی نور معنویت را از این جامعه فراری داده و بابزرگنمایی ارزشهای لیبرال از نفوذ آموزه های نجات بخش انبیاء آنها را محروم نموده است.و آنها را در این وهم سست و پوچ برده است که در رفاه مادی و معنوی به سر می برند.هر چند که به فضل خداوند(ع) از هم اکنون صدای ریختن پایه های تمدن لیبرال به گوش می رسد.هر چند که بنانهنده گان این ساختار رسوا مدعی برتری تاریخی خود می باشند.
عدالت خواهی از میان آنان رخت بربسته است و پیام حق طلبانشان را به جایی مفری نیست.علی رغم این حقایق تلخ و جانسوز باز هم می دیدیم که اگر به ملت ها اجازه دهند ،آنها تشنه شنیدن پیام حق طلبی و عدالت خواهی ملت ایران هستند.در منطقه تاریخی مک دونالد چند دانش آموز دبیرستانی به محض دیدن کاروان ما با نشان دادن علامتV به پیشواز ما آمدند و ضمن تقاضای ثبت عکس با ما به زبان بیبــــــــی گفتند:
زیباتوکجابودی ییشن
یعنی اینکه دل ملت بیـــــب با ایران است.و شما پیروز خواهید شد.یکی از دانش آموزان گفت که چون صدا و سیمای بیــــــب اجازه پخش سخنان شما را نمی دهد خواهش می کنیم که شما شماره تلفن خود را بدهید و ما از بلندگوی مدرسه سخنان شما را پخش خواهیم نمود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 شطح الفحول::
ارسال یک نظر