شنیدم از جدم که چون خبطی از شمایان سربزد یا رذالتی از شمایان حادث شد بس سترگ! شانه ای به بالا بیاندازید و بگویید که در عجبم که چرا زین پیشتر ز من حادث نشد این جرم!
انسان همانی می شود که هست!جرم و خبط و احسان و بزرگواری فقط چشم اندازی است بشری.روا نباشد در آن مسکن گزیدن.آنان که در تلاشند بدی را بردارند بی آنکه نیکی زخمی بگیرد،در خیالی شیرین سیر می نمایند.
جدم بگفت:اینان را افلیجان اخلاقی بنامید.
جدم بگفتا:خواهان تمام شرارتهای خویشم.نیکی را به شر اندر است و شر را به نیکی خویشاوندی...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 شطح الفحول::
ارسال یک نظر