web 2.0

۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

چنین خورد زرتشت

..که کاست جنگجویان ورزش را دوست دارند و شکار و بزم و رزم و رامش و هر آنچه که بر دوام نبرد باشد.بدین سان زیگفرید چون به نبرد بومبلدورف می رفت ۴ عدد گاو را می بلعید و ۳ بشکه آبجو بالا می انداخت.و بدین گونه جوشش قدرت را در حیات خود به نحوی پهلوانانه سپاس می گفت زندگی و تبار والای خود را.و میگفت که:
من تعیین کننده ارزش غذایی خویشم و من بر مزه ها لباس لذیذ و مغذی بودن می پوشانم.
بر خلاف آنان فرومایه گان و پستان و رذلان بودند که معده ی برده وارشان تاب گوشت و روغن کرمانشاهی* را نداشت و به همین خاطر غذا را محکوم می کردند و ماست و خیار می خوردند و دل به معده ای قوی در جهان آخر می بستند.چون به دیگی از مائده می رسیدند آن را تحقیر و خفیف می کردند و می گفتند که هر غذایی که بوی و طعم و قوت را با خود دارد دروغ است،و مکار..........
* در متن اصلی آورده شده روغن باواریایی

کتاب چنین خورد زرتشت
مترجم مک گافین

0 شطح الفحول::

ارسال یک نظر