بازم شروع شد! همه به خط! 1...2....3 آتـــــــــش!
یه احمقی مثه همه ماها،شش سال پیش زد چشم و صورت و آینده و دنیای یک دختر نه خیلی معصوم تر و نه خیلی زشت سیرت تر از ماها رو نابود کرد.6 سال پیش در میان شونه بالا انداختن ها و خروار خروار مشکلات روزمره زندگی سگی-معنوی ما این خبر پیچید و کلی مصاحبه زرد و سرخ و بنفش هم انجام گرفت و نه شمعی روشن شد و نه هزینه ای برای کمک به این دخترک جمع شد و نه سر و سراغی از این دخترک گرفته شد.گه گاه حرفی حدیثی شنیده می شد از واویلا و مصیبت این خانواده در پیگیری پرونده و کم کم به روزای موعود نزدیک شدیم...آهان الان وقتشه..این قانون قرون وسطایی لغو باید گردد..ای دختر زیبای آریایی انسانی و شایدم جنبش سبزی تو ببخش! تو مظهر عاطفه ای...حالا این بیچاره یه غلطی کرد..اصلا یه گوهی خورده حالا..به نابدتر ننه ش خندیده ..تو ببخش...
آخه عزیزان من! برادران عزیز خواهران زیبا روی!من نمی خوام حرفای به حق دیگران رو تکرار کنم،اما الان این قانون قصاص وجود داره در این مملکت،دال انتقام الان همین کاره و هیچ چیزی به جز اون آمنه رو تسکین نمیده.بزارین تصمیمش رو بگیره.ما چرا باید بتونیم هر روز کم یا زیاد دهن کسانی که ما رو کم یا زیاد اذیت کردن سرویس کنیم اما آمنه این حق رو نداشته باشه .ما چرا باید توی بالاترین و اینجا و اونجا واسه ی آینده ای که نه به داره نه له بار هزاران روش واسه انتقام از سمندون و دار و دسته ش کشیده باشیم اما آمنه عفو باید بکنه؟ بذارین این 6 سال سیاه رو نقبی بزنه بهش.ماها! شماها! بریم قانون رو عوض کنیم.معنا و حدود انتقام را در زندگی بازتعریف کنیم.ارزش های زندگی رو ترویج بدیم و در یک کلام "دال" انتقام رو باز تعریف کنیم.
اما الان به نظرم می تونیم که ضمن ابراز انزجار از این مجید و حرکتش به این دخترک مجال بدیم انتقام خودش رو بگیره.اون سهمش رو از پلشتی های روزانه ی ما به دست بیاره و اگر زد و اون پسره رو ناکار کرد پولی چیزی جم کنیم و بهش کمک کنیم که تلف نشه..
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 شطح الفحول::
ارسال یک نظر